شاعر : مجید لشکری نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل
یکآینهکه حـسرت دارالـسّلامهاست یک آیـنه که قـبـلـۀ بیتالحـرامهاست
یک آینه که عین حقـیـقـت،مجـاز نه! یک آینه که غرقسکوتو پیامهاست
یک سوجلال حضرتخیرالنّسای خلق یک سوجمالواضح خیرالأنامهاست
پیوند پاک سورۀ یاسین وکـوثر است آغــار انـکـشـاف تـمـام ظـلامهـاسـت
تلفـیـق نهر کـوثـر و امواج سلـسبـیـل هنگـام بادهنوشی وشرب مدامهاست »حبـل متـیـن»گوشۀ جـلباب فـاطـمـه خورده گره به پیرهن«لاانفصام»هاست دست علی به دست«فصلِّ لربّک» است اشـراقآسـمـانـی وصبـح امـامهاست
دیگرنیاز تیغ دودَم منتـفی شده است زیراکه خطبه خطبه فدک درنیامهاست
تا«لَم یَکُن لَهُ کُـفُـوًا» نزد مرتضاست خاری بهچـشم شورجـمیع لئامهاست
باید گـدا شـویـم ویـتـیـم واسـیـرشـان وقـت نـزول مـائـدههـایطعـامهـاست برخانهای که«تُرفَع» و «یُذکَر» نموده «اسم« بر خانهای که رکن و منا ومقامهاست